9 علت رایج شکست کسبوکارها
چرا کسبوکارها شکست میخورند؟
آمار و ارقام و نظرات متناقضی در مورد علل شکست کسبوکارها وجود دارد. بر اساس یکی از تحقیقات انجامشده، ۹۰ درصد از کسبوکارها در سه سال اول فعالیت خود شکست میخورند.
در زمینه علل شکست کسبوکارها، بهسختی میتوانیم آمار و ارقام درستی ارائه دهیم؛ بنابراین ما به روالهای مربوط به ایالات متحده آمریکا بسنده میکنیم که با آمار و ارقام استرالیا، نیوزلند، کانادا، انگلستان و نقاط دیگری از جهان نیز همخوانی دارند.
بیایید به نرخ ماندگاری کسبوکار در پایان سال اول، سال پنجم و سال دهم نگاهی بیندازیم:
-
۸۰ درصد از کسبوکارها یک سال دوام میآورند.
-
۵۰ درصد از کسبوکارها پنج سال یا بیشتر دوام میآورند.
-
۳۳ درصد از کسبوکارها ده سال یا بیشتر دوام میآورند.
با اینکه این آمار و ارقام ریسک شکست کسبوکارها را بهخوبی نشان میدهند، اما باز هم این میزان بالاتر از تصور بسیاری از افراد است. هر زمان که مجموعهای از افراد مختلف را بررسی کنید که تلاش دارند دست به کاری دشوار بزنند، اوضاع از همین قرار خواهد بود.
بهعنوان مثال، بیایید ببینیم چند درصد از دانشجویان از دورههای چهارساله دانشگاه فارغالتحصیل میشوند:
-
43 درصد از دانشجویان بعد از گذشت چهار سال با مدرک کارشناسی فارغالتحصیل میشوند.
-
57 درصد از دانشجویان بعد از گذشت شش سال با مدرک کارشناسی فارغالتحصیل میشوند.
بنابراین آمار، درصد کسبوکارهایی که پنج سال یا بیشتر دوام میآورند، به درصد دانشجویانی که مدرک خود را پس از شش سال دریافت میکنند، بسیار شبیه است. درست است که اتفاقاتی رخ میدهد که بسیاری از کسبوکارها و دانشجویان را از مسیر خارج میکند، اما حداقل نیمی از آنها بعد از گذشت پنج، شش سال هنوز هم به کار خود ادامه میدهند.
خواندن این مقالات به شما توصیه میشود: تجزیه و تحلیل SWOT | مدیریت کسب و کار بهمثابه دویدن در ماراتن
چرا کسبوکارها شکست میخورند؟
۹ علت رایج شکست کسبوکارها
ما به این نتیجه رسیدهایم که ناتوانی در سازگاری با نیازهای مشتریان، مهمترین عامل شکست کسبوکارهایی است که پیش از رسیدن به اولین، پنجمین و دهمین سالگرد تاسیس خود ورشکست میشوند. زمانی که مشتریان خود را در اولویت اول قرار دهید، سایر فعالیتهایتان نیز در مسیر درست قرار میگیرد.
اما ریسکهای بسیار دیگری بر سر راه کسبوکارهای نوپا وجود دارد. شما باید این ریسکها را خیلی زود شناسایی کنید و برای رویارویی با آنها گوشبهزنگ باشید.
با در نظر گرفتن این مسائل، بیایید 9 علت رایج شکست کسبوکارها را بررسی کنیم.
۱. برنامهریزی ضعیف
طرح ایدهای عالی برای کسبوکار اولین گام است و بدون وجود برنامهای یکپارچه، این ایده به جایی نخواهد رسید. مشخص کنید که بعد از گذشت یک ماه، سه ماه، یک سال و سه سال میخواهید در چه نقطهای باشید. این نقاط عطف را طوری تعریف کنید که قابل ارزیابی باشند تا بتوانید بفهمید که چه زمانی در مسیر درست قرار گرفتهاید.
البته ممکن است اتفاقاتی رخ دهد که لازم باشد برنامه خود را تغییر دهید، اما نکته مهم این است که با داشتن یک برنامه دقیق، سند معتبری را در دست خواهید داشت که نشان میدهد چگونه میخواهید از رقبایتان متمایز باشید، چگونه میخواهید برای مشتریان ارزشآفرینی کنید، چگونه میخواهید فرهنگ سازمانی خود را پرورش دهید و در نهایت چگونه میخواهید به موفقیت دست یابید.
۲. استخدام افراد اشتباه
میدانیم که برای تشکیل بهموقع تیم و راهاندازی کسبوکارتان، فشار زیادی روی شماست؛ اما عجلهکردن در این مرحله میتواند شانس موفقیت بلندمدت شما را از بین ببرد.
شما باید افرادی را پیدا کنید که به کاری که انجام میدهید، ایمان داشته و مهارتهای لازم برای ارتقای شیوههای کاری شما را دارا باشند. در مراحل مهم اولیه یک کسبوکار، کارمندان نادرست میتوانند روحیه و عملکرد کلی شما را نابود کنند.
۳. عدم پرورش فرهنگ مناسب
همزمان با تشکیل تیمتان، بهصورت علنی اعضای تیم را از فرهنگ سازمانی مطلوب خود آگاه کنید. نظرات آنها را جویا شوید و ایدههای جدید اعضای تیم را بپذیرید. اغلب کسبوکارهایی که سوددهی برای آنها در اولویت بالاتری نسبت به افراد قرار دارد، یا مناسبات آنها مدیر را در مقابل کارمندان قرار میدهد، به حاشیه میروند؛ زیرا روابط سمی آنها به بیرون از دفتر نشر پیدا کرده و تامینکنندگان، شرکا و در نهایت مشتریان نیز آن را احساس خواهند کرد.
۴. سختیهای روزافزون
بسیاری از شرکتهای منحلشده با فرهنگی قوی راهاندازی شدهاند، اما با گسترش شرکت این فرهنگ را از دست دادهاند. بدیهی است که هیچ راهی برای حفظ تمام مزایا و سنتهای تیم شما وجود ندارد؛ زیرا کارمندان جدید تیم را بزرگتر میکنند، بنابراین میتوانید ماهیت و کیستی خود را حفظ کنید.
حتما بهصورت مداوم نظرات اعضای تیم را جویا شده و نسبت به آنها اقدام کنید. استخدام کارمندان جدید میتواند پیشنهادهای نوآورانهای را به ارمغان بیاورد، اما قدیمیها میتوانند مسائلی را با شما در میان بگذارند که شما بیشتر از همه باید به فکر حفظ آنها باشید.
۵. ناکامی در متمایز بودن
حتی اگر ایده کسبوکار شما فوقالعاده باشد، باز هم باید آن را بهطور موثر به مخاطبتان انتقال دهید. در غیر این صورت، در میان هیاهوها گم میشوید.
با استفاده از تحقیقات بازار در بیزینسپلنتان، پیشنهاد فروش منحصربهفردی ایجاد کنید که جسورانه و ماهرانه توضیح میدهد که چه چیزی شما را از سایرین متمایز میسازد. سوالاتی که باید به آنها پاسخ دهید، عبارتاند از:
- من چه ارزش خاصی را ارائه میدهم؟
- چرا راهحل من برای مشتریان بهتر است؟
- چگونه میتوانم این تفاوتهای مهم را به دیگران انتقال دهم؟
هرچه بیشتر بتوانید برند خود را متمایز سازید، شانس موفقیت شما نیز بیشتر میشود.
۶. عدم تمرکز روی ملزومات
کسبوکارهای زیادی در سال اول فعالیت راه خود را گم میکنند؛ زیرا آشفتگیها، آنها را از اموری که به کسبوکارشان مزیت رقابتی میبخشد، دور میکند. بهعنوان مثال، اگر مشتریان بستهبندی غیرعادی محصولات شما را دوست دارند، پس از توسعه کسبوکارتان این روش بستهبندی را کنار نگذارید. در عوض، بهدنبال روشهایی باشید که بستهبندی شما را موثرتر میکند؛ اینگونه مکمل تلاشهای شما در راستای توسعه خواهند بود.
زمانی که کسبوکار شما متمرکز باقی بماند، بهتر میتوانید پیشنهاد فروش منحصربهفرد خود را ارائه دهید و با موانع پیشبینینشده در مسیر سازگار شوید.
۷. عدم کنترل هزینهها
راهاندازی یک کسبوکار کاری پرخرج است و توسعه آن کسبوکار نیز مشتمل بر مجموعهای از الزامات مالی کاملاً جدید است. پس میتوان درک کرد که چرا برخی کسبوکارها بهسختی میتوانند در مسیر پیشرفت قرار بگیرند.
با کنترل و نظارت دقیق بر هزینهها، خودتان را در موقعیت بسیار قدرتمندتری قرار خواهید داد. اگر چیزی وجود دارد که هیچ کمکی به شما نمیکند تا بتوانید تجربهای بهتر به مشتریانتان ارائه دهید، پس ارزش هزینهای را که برای آن میکنید، ندارد. این موضوع شامل همه چیز میشود؛ از کانال نتفلیکس در تلویزیون اتاق استراحت کارمندان گرفته تا وسایل نقلیهای که برای سفرهای تجاری اجاره میکنید.
۸. عدم مدیریت موجودی انبار
حفظ تعادل برای هر انسانی مشکل است و به همین دلیل است که بندبازان را «هنرمند» خطاب میکنند، اما مالکان کسبوکار باید موجودی را کنترل کنند تا فرصتهای فروش فراوان را از دست ندهند یا با انباشتن بیش از اندازه موجودی در انبار، سرمایه خود را از بین نبرند.
شما میتوانید با سرمایهگذاری روی نرمافزارهای مدیریت موجودی که به شما کمک میکنند کالاها را در زنجیره تامین، در انبار و تا لحظه رسیدن به دست مشتری ردیابی کنید و از وقوع این اتفاقات ناگوار اجتناب ورزید.
۹. حاشیه سود ناکافی
ممکن است درآمد چشمگیری به دست بیاورید، اما همچنان در معرض خطر مالی قرار داشته باشید. یکی از عواملی که جان بسیاری از کسبوکارهای نوپا را میگیرد، فرایندهای ناکارآمد و استراتژیهای قیمتگذاری ضعیف است که به سود ناچیزی منجر میشوند.
کسبوکار شما ارزش متمایزی به مشتریان ارائه میدهد، پس باید قیمتهایی تعیین کنید که این حقیقت را بازتاب دهند.