هفت عامل کلیدی برای راهاندازی یک کسبوکار موفق
پیشنیازهای راهاندازی کسب و کار
اگر آمادگی این را دارید که دل به دریا بزنید و رویای کارآفرینی خود را به واقعیت تبدیل سازید، شما در آستانه برداشتن اولین قدم برای ورود به آیندهای جدید و پررونق قرار دارید، البته به شرطی که کار را بهدرستی آغاز کنید. زمانی که سخن از راهاندازی یک کسبوکار به میان میآید، برنامهریزیهای بسیار زیادی باید انجام شود تا موفقیت کسبوکار شما را تضمین کند. شما بهعنوان صاحب یک کسبوکار بدون داشتن برنامهریزی مناسب، فاقد هدف و جهت خواهید بود و این موضوع احتمال موفقیت شما را به مخاطره میاندازد.
برنامهریزی برای یک کسبوکار موفق به چه شکل است؟ بسته به ماهیت شرکت، مولفههای دقیق آن با یکدیگر تفاوت دارند، اما اجزای اساسی آن بهطور کلی یکسان هستند. بیایید به مواردی کلیدی که هر کارآفرینی برای راهاندازی یک کسبوکار موفق به آنها نیاز دارد، نگاهی بیندازیم.
۱. محصولات یا خدمات
اگر میخواهید کسبوکاری را راه بیندازید، ابتدا باید به چند پرسش کلیدی پاسخ دهید: چه چیزی میفروشید؟ آیا یک محصول عرضه میکنید یا یک تجربه؟ این تجربه چه چیزی به مشتریان شما ارائه میدهد؟ چه مشکلی از مشتریان شما حل میکند؟ هنگام برنامهریزی برای کسبوکار خود و تعیین نحوه آغاز آن، باید این سوالات را از خودتان بپرسید و پاسخهایی یکپارچه و محکم به آنها بدهید. به هر حال بدون ارائه محصولات یا خدمات جذاب، چیزی ندارید که کسبوکار خود را بر مبنای آن بنا کنید، چون در این صورت چیزی وجود ندارد که به مشتریان خود ارائه دهید.
خواندن این مقالات پیشنهاد میشود: شش گام برای نوشتن بیزینسپلن | تفاوت برنامههای مهم کسبوکار
۲. بیزینسپلن
به محض اینکه مشخص کردید میخواهید چه چیزی بفروشید، باید شرکت خود و ماموریت منحصربهفرد آن را به تفصیل در یک بیزینسپلن شرح دهید. این امر معنای کسبوکار شما، اهدافی که میخواهید به آنها دست یابید و شیوه برنامهریزی شما برای تحققبخشیدن به این اهداف را بهصورت یکپارچه توصیف میکند. علاوه بر این، بیزینسپلن به شما بهعنوان یک کارآفرین کمک میکند تا مسائل و فرصتهای بالقوه موجود در صنف خود را بشناسید. این پلن میتواند به شما در تعیین میزان دوام کسبوکارتان نیز یاری برساند که این موضوع نیز موجب جذب سرمایهگذاران شده و شما را در مسیر شفافتری به سوی موفقیت کسبوکارتان قرار میدهد.
۳. دانش صنفی
برای راهاندازی یک کسبوکار موفق باید صنفی را که میخواهید وارد آن شوید، بهخوبی بشناسید. حال این دانش عمقی را چگونه باید به دست آورد؟ با مطالعه وضعیت بازار. مطالعه وضعیت بازار، فرایند گردآوری داده در مورد مخاطبان و مشتریان هدف شرکت شماست تا بتوانید از آن طریق میزان موفقیت محصولات یا خدمات خود را در میان آن جمعیت خاص ارزیابی کنید. این کار بینشهای بسیار ارزشمندی را در مورد مشکلات، نیازها و خواستههای آنها در اختیار شما قرار میدهد و به این شکل شما خواهید توانست با شیوههای بهتر و خلاقانهتری مورد توجه آنها قرار بگیرید.
مطالعه وضعیت بازار هم سودمند است و هم ضروری؛ زیرا این امکان را برای شما فراهم میکند که با رقبایتان آشنا شوید. با شناختن رقبایتان نیز میتوانید به لحاظ استراتژیک تصویر برند خود را به گونهای بسازید که در مقایسه با باقی رقبا به چشم بیاید و باعث شود دست برتر را داشته باشید.
۴. منابع مالی
بر هیچکس پوشیده نیست که راهاندازی یک کسبوکار به پول نیاز دارد. مقدار این پول به اندازه شرکت، اهداف و زمانبندی شما برای رسیدن به این اهداف بستگی دارد. بودجه کسبوکار میتواند از منابع مختلفی تامین شود؛ پساندازهای خودتان، وامهای مربوط به کسبوکارها، کارتهای اعتباری کسبوکار و سرمایهگذاران. اهمیتی ندارد که هزینهها از چه منابعی تامین میشوند، در هر صورت بودجه کافی به هزینههای اولیه اختصاص دهید تا شروع موفقیتآمیزی داشته باشید.
با توجه به این موضوع، به یک برنامه مالی نیز نیاز خواهید داشت که بهطور کلی نشان دهد بعد از راهاندازی شرکت با بودجه آن چه خواهید کرد. برنامه مالی باید بهطور ویژه و به تفصیل شرح دهد که هزینههای کسبوکار شما شامل چه مواردی خواهند بود، در آغاز کار و قبل از رسیدن به مرحله سوددهی چگونه این هزینهها را پرداخت خواهید کرد و پس از اینکه به درآمدی ثابت دست یافتید، سود شما کجا هزینه خواهد شد.
۵. دستورالعمل تجاری کسبوکار
برای شروع یک کسبوکار موفق باید اصول تجاری شفافی در رابطه با سیاستها و پروتکلهای شرکتتان وضع کنید. اینجاست که دستورالعمل تجاری کسبوکار وارد عمل میشود. این دستورالعمل سیاستها، فرایندها و رویههای عملی استاندارد (SOPها) سازمان شما را، حتی در رابطه با تکتک عناوین شغلی، شرح میدهد. این امر به تعیین انتظارات روشن کارمندان در کسبوکار شما، ایجاد احساس مسئولیت در افراد و ایجاد اتفاق نظر در میان اعضای تیمتان کمک میکند. هر کسبوکاری فارغ از اندازه، صنف یا میزان پیشرفتش، به یک دستورالعمل تجاری نیاز دارد. داشتن این دستورالعمل از همان ابتدای راهاندازی شرکت روشی بسیار عالی برای تضمین موفقیت کسبوکار است.
۶. اهداف هوشمندانه
امیدوارید که با کسبوکار خود به چه چیزی دست پیدا کنید؟ برخی اهداف کوتاهمدت و بلندمدت شما کداماند؟ مطمئنا اینها سوالاتی هستند که قبلا از خودتان پرسیدهاید، اما ممکن است هنوز هم با آنها کلنجار بروید تا اهدافتان را به شیوهای تعریف کنید که موجب موفقیت کسبوکارتان شوند. به همین دلیل است که به اهدافی هوشمندانه احتیاج دارید.
مقصود از هوشمندانهبودن اهداف این است که باید خاص، قابل ارزیابی، دستیافتنی، واقعگرایانه و زمانمند باشند. خاصبودن اهداف مهم است، چون ابهام را از بین میبرد و باعث میشود شما دقیقا روی آن چیزی تمرکز کنید که میخواهید به دست بیاورید. قابلیت ارزیابی نیز برای اهداف ضروری است، زیرا پیگیری پیشرفت در مسیر دستیابی به اهدافتان میتواند به شما انگیزه ببخشد و همچنین به شما کمک کند ارزیابی درستی از این موضوع داشته باشید که چه مواردی کارآمد هستند و چه مواردی کارآمد نیستند. دستیافتنی و واقعگرایانهبودن نیز دو ویژگی حیاتی برای اهداف هستند که از بلندپروازی افراطی شما جلوگیری میکنند و اجازه نمیدهند خودتان را در مسیر شکست قرار بدهید. در نهایت زمانمندبودن نیز در تعیین اهداف اهمیت دارد، زیرا مهلتهایی را برای شما تعیین میکند تا بتوانید کارها را در مدتزمانی معین به اتمام برسانید و احساس فوریت نیز ایجاد میکند.
در زمان تعیین اهداف، با بررسی تمام موارد بالا، در جایگاه یک کارآفرین بهتر میتوانید تلاشهای خود را متمرکز کنید و در نتیجه به احتمال زیاد موفق میشوید.
۷. شجاعت
شاید این گفته کلیشهای به نظر برسد، اما ما بهشدت معتقدیم که تکرار آن خالی از لطف نیست. یکی از عوامل کلیدی در راهاندازی یک کسبوکار موفق، شجاعت است. شما باید تمایل داشته باشید که بهتنهایی دل به دریا بزنید و خودتان را به خطر بیندازید، امنیت شغل سنتی خود را رها کنید و این واقعیت را بپذیرید که ممکن است شکست بخورید. شاید همهچیز ترسناک به نظر برسد؛ آنقدر ترسناک که بسیاری از مردم هرگز وارد قلمروی کارآفرینی نمیشوند. شروع یک کسبوکار موفق جرات میخواهد، بنابراین هرگز فراموش نکنید که آنقدر شجاع و باجرات بودهاید که این کار را انجام دادهاید؛ بنابراین به این موضوع افتخار کنید.
در پایان باید گفت که آغاز یک کسبوکار موفق، فرایندی پیچیده و چندوجهی است. نمیتوان گفت که یک راه درست برای انجام این کار وجود دارد. نمیتوان دو کارآفرین را پیدا کرد که این کار را به شکلی یکسان انجام دهند. اما عوامل مشخصی وجود دارد که هر مالک کسبوکاری باید آنها را به کار بگیرد تا تضمین کند که شرکتش به نهایت موفقیت دست مییابد. آشنایی با این مولفهها شما را یک قدم به مالکیت کسبوکاری موفق نزدیکتر میکند؛ موقعیتی که مقدر شده به آن دست یابید.